ناز نوشته
متن ادبی و دل نوشته
بہ ڪُجآ رسیـ ـבی؟ این رَفتـ ـنـآ تَجـربـہ نیستـ ــ... حِــ ـمآقتـہ امـا مَـטּ مونـבمـو رَفتنــ ــتـ رو تَمآشـآ ڪَرבمـ تآ بفهمـ ـے ایستآבטּِ بـآ نـِ ــفرَتــ بهتـ ـر از رَفتـטּِ بآ حَسـ ــرتہ...
کلافه ام... اندازه غربت زنی که دلش بغل کردن بچّه اش را میخواهد، امّــــــــــــــــــــا دســــــــــت نــــــــــــــــــدارد....
دلم پاییز میخواهد و جاده ای بی انتها...
دلم پاییز میخواهد و جاده ای بی انتها...
قول بده که خواهی آمد اما هرگز نیا! اگر بیایی همه چیز خراب میشود دیگر نمیتوانم ... اینگونه با اشتیاق به دریا و جاده خیره شوم من خو کرده ام به این انتظار به این پرسه زدن ها در اسکله و ایستگاه اگر بیایی من چشم به راه چه کسی بمانم؟ رسول يونان
.اگر مرا دوست نداشته باشی دراز میکشم و میمیرم مرگ نه سفری بیبازگشت است و نه ناگهان محو شدن مرگ دوست نداشتن توست درست آن موقع که باید دوست بداری
نمي دانستم چه بار معنايي سختي دارد ساختن بن ماضي از رفتن و تو چه ساده باور كردي اين فعل دشوار را كاش يك روز يك رد پا بر كاشي هاي ساكن دفترم نقش مي بست و من مي فهميدم وقتي سعدي مي گويد ( من خود به چشم خويشتن ديدم كه جانم مي رود) چقدر غمگنانه (مي رود) را بر قلم آورده.
باز باران با ترانه، می خورد بر بام خانه، خانه ام کو؟ خانه ات کو؟ آن دل دیوانه ات کو؟ روز های کودکی کو؟ فصل خوب سادگی کو؟ یادت آید روز باران گردش یک روز دیرین، خوب و شیرین، پس چه شد دیگر کجا رفت؟ خاطرات خوب رنگین، در پس آن کوی بن بست، در دل تو آرزو هست؟ کودک خوشحال دیروز، غرق در غمهای امروز، یاد باران رفت از یاد، باز باران...
من بودم ، تو و یک عالمه حرف و ترازویی که سهم تو را از شعرهایم نشان می داد ! کاش بودی و می فهمیدی وقت دلتنگی ، یک آه چقدر وزن دارد
.کسی که نگاهت را نمی فهمد توضیح های طولانی ات را هم نخواهد فهمید…..
قیافه ام تابلو شده بود ! گفتن : چی میکشی ؟ گفتم : زجر ! گفتن : نه یعنی چی مصرف میکنی ؟ گفتم : زندگی … ! .
گفتی بازی برد و باخـــ ـــــ ـــــ ــت دارد … ولی زبــــ ــــ ـــــانم بند آمد بگویم که مـــــ ـــــن بازی نکردمــــ ؛ من با تــ ـــــ ـــــ ـــو زندگی کردمـــــــ !
خوش به حال سیندرلا... لنگه کفشش را جا گذاشت... یه لشکر آدم به دنبالش گشتن... ما دلـــــــــــــــــمان را جا میگذاریم....
سکوتـــــــ پشت گوشی تلفن سنگین ترین سکوتهاستــــــــــ.
می گویند : شاد بنویس …
بعد از تو آن چه سمت ِ چپِ سینۀ من است
مرگ را حقير مي کنند ، عاشقان
|
About
به وبلاگ من خوش آمدید Archivesشهريور 1392مرداد 1392 تير 1392 ارديبهشت 1392 فروردين 1392 شهريور 1391 مرداد 1391 تير 1391 فروردين 1391 آبان 1390 شهريور 1390 AuthorsفاطمهLinks
دخترک تنها
LinkDump
niusha |