ناز نوشته

متن ادبی و دل نوشته

یاد دارم در غروبی سرد سرد.....می‌گذشت از کوچه ما دوره‌گرد
داد می‌زد کهنه قالی می‌خرم .....دست دوم جنس عالی می‌خرم
کاسه و ظرف سفالی می‌خرم.....گر نداری کوزه خالی می‌خرم
اشک در چشمان بابا حلقه زد.....عاقبت آهی کشید بغضش شکست
اول ماه است نان در سفره نیست.....ای خدا شکرت ولی این زندگی‌ است؟
خواهرم بی‌روسری بیرون دوید.....گفت آقا سفره خالی می‌خری؟
ادامه


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در سه شنبه 27 فروردين 1392برچسب:,ساعت22:53توسط فاطمه | |

<-PollName->

<-PollItems->